JavaScript Codes

۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

ایجاد انگیزه هنر روابط عمومی


یکی از مهمترین و سخت ترین دلمشغولیهای هر سیستم و هر سازمانی حرکت برای اهداف تعیین شده و تحقق رسالتهایی است که برای آن پیش بینی کرده و تعیین راهکارها برای آینده موفق در سازمان می باشد.
برای این منظور انگیزه فردی و جمعی برای رسیدن به آن امری غیر قابل تردید است .
ایجاد انگیزه در بین مخاطبان درون سازمانی یکی از مهمترین دستاوردهای روابط عمومی است .
برای تعامل بهتر نیاز به ارتباط است و برای برقراری ارتباط انگیزه لازم است . پس روابط عمومی نقشی تعیین کننده برای رسیدن به اهداف سازمانی را ایفا می کند علم و هنری که چنانچه بر آن احاطه کامل نداشته باشیم بار منفی آن چشمگیر و نارضایتی و تزلزل و عدم اطمینان به آینده در کوتاهترین زمان ممکن منجر به شکست سازمانی می شود.


همدلی سازمانی و افزایش انگیزه در کارکنان به منظور غلبه بر بحرانهای ایجاد شده ، با در اختیار گرفتن چرخ ارتباطات موجب آرامش و تسهیل سازش با محیط شده و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل و با شفاف سازی می توان امید به آینده را جلوه گر کرده و این تجلی امید هنری است که فقط باید در روابط عمومی جستجو کرد و همواره روابط عمومی به عنوان ابزاری کارآمد باید به آن توجه داشته باشد.
یکی از راهکارهایی که می تواند موجب همدلی سازمانی شود ، ارزش نهادن به پیشکسوتان و همکاران با تجربه قدیمی است ، زیرا با بزرگ کردن آنها خود را بزرگ و پویا کرده و همکاران جوان احساس خواهند کرد در سالهای بعد می توانند در یک سازمان فعال جای قدیمی ها را پر کرده و در آرزوی آنکه آنها هم روزی به عنوان همکاران با تجربه یاد خواهند شد، امید به آینده را سرلوحه کار خود قرار خواهند داد . همانند یک خانواده کوچک که فرزند با تبعیت از پدر و الگو قراردادن او موجب حفظ و انسجام نهاد خانواده می شود و نشاط و زندگی را می توانیم در این جامعه کوچک مشاهده کنیم. بالعکس زمانیکه فرزند برای تجربه پدر ارزشی قائل نباشد ، زنجیره های خانواده گسسته شده و هرج و مرج جایگزین و پایه خانواده از هم پاشیده می شود
آیا به راستی باید تجربه و اندوخته دیگران را به سادگی و به سرعت فراموش کنیم ؟ و خانه ای را که سالها پابرجا مانده ، خراب و از نو بنا کنیم ؟ یا می توانیم با کمی اغماض و با شهامت از صاحبنظران نه به نام بلکه عملکرد آنها را فرا گرفته و دنباله رو تجربه آنها باشیم ، عوامل شکست آنها را تجزیه و تحلیل کرده و عوامل پیروزی آنها را سرلوحه کار خود قرار داده ، قوت و توسعه بخشیم . وجود آنها را غنیمت شمرده و برای آنکه فردا جوانان نیز از ما سرمشق گرفته و یاد کنند ، ارزش و منزلت بزرگترها و پیشکسوتان را حفظ کنیم که خود بزرگترین عامل پیوند سازمانی و ایجاد انگیزه است .
چرا هر کس فکر می کند همه چیز را درباره روابط عمومی می داند و یا اینکه فکر می کند توانایی آن را دارد که آنرا هدایت کند .روابط عمومی علم گسترده ای است که ابتدا و انتهای آن طولانی است بنابراین هر کس که در گوشه ایی از آن قرار می گیرد احساس می کند از روابط عمومی سررشته و آشنایی کافی دارد . باید گفت روابط عمومی فقط برای روابط عمومی است . هر کس مقصود و منظور خود را می داند ولی به عنوان کارشناس دارای تجربه و تخصص در روابط عمومی می باشد و به عبارت بهتر کسی که در روابط عمومی کار می کند باید فن روابط عمومی را بداند.
آنچه یک کارشناس روابط عمومی باید بداند ، وقتی از علم روابط عمومی سخن گفته می شود ، چگونگی ارتباطات عنوان می شود و مسائل روابط عمومی را بیان کرده و به زبان می آوریم ، ممکن است هر فرد، مسئول یا مدیری مدعی باشد که آنرا می شناسد و آنچه را که گفته شد بیشتر از دیگران آگاهی داشته و خود را به عنوان صاحبنظر موجه می داند و از هر نظر خود را عالم به علم روابط عمومی می شناسد .
در چنین موقعیتهایی کارشناس روابط عمومی نباید موضوعی را که یادآوری می کند روی آن مسئله تکیه کرد و پا فشاری کند به ویژه در زمانیکه به عنوان کارشناس در روابط عمومی مشغول کار هستیم قطعا نتیجه عکس می دهد زیرا در سازمانهای ما افراد بسیاری هستند که در جایگاههای بالاتر اداری بوده و دارای نفوذ می باشند و خود را محق به اظهار نظر می دانند . باید توجه داشت کسانی به علم روابط عمومی اگاهی دارند که این علم را آموخته باشند و تحصیلات آنها در همین زمینه باشد و در آن تجربه کسب کرده باشند.
متاسفانه در هر تحول و دگرگونی در جامعه یکی از اولین قربانیان روابط عمومی است و پس از تغییر مدیریت روابط عمومی نیز تغییر کرده و کسانی سررشته کار را در دست می گیرند که کمتر اطلاعی از روابط عمومی دارند . مدیریت جدید در سازمانها که تمایل وافری دارند روابط عمومی به صورت چشم و گوش بسته تحت نظارت کامل آنها باشد و نقطه نظرات و ایده های آنها را موبه مو اجرا کند از انتخاب خود در بدو امر بسیار راضی هستند و بدون توجه به عواقب اینگونه انتخابها و با توجه به اینکه در کوتاه مدت به نظر می رسد همه چیز بر وفق مراد است غافل از آنکه بدلیل همین آشنایی و نزدیکی مدیر روابط عمومی با بالاترین مقام سازمان هیچکس شهامت بازگو کردن مشکلات ، چالشهای ایجاد شده و بیان نقاط ضعف و قوت را ندارد و از فعالیتهای اشتباه مدیران به ویژه در روابط عمومی به عنوان فعالیتهای ویژه و برجسته نام بوده و با عنوان کردن آنکه هنر مرد مداری را گسترش داده اند آنرا بزرگ می کنند.
این نوع برخوردها تا زمانیکه سازمان و یا هر سیستمی با چالش جدی یا بحران مواجه نشود، پاسخگو است بدون آنکه عواقب آن را در نظر بگیرند . نیاز مالی ، ترس از تغییر و نگرانی از تنبیه و اخراج و مواخذه موجب عقب نشینی افراد و تملق و چاپلوسی می شود که برای هر سازمانی بسیار خطرناک است .در حالیکه روابط عمومی علمی و متخصص روابط عمومی می تواند نسبت به شفاف سازی و جلوگیری از این نوع برخوردها موفق عمل کند .
در غیر این صورت مدیریت از درک عقب ماندگی و دور شدن از اجتماع مخاطب خود عاجز است .
باید دانست مدیریت بر روابط عمومی هر سازمانی تحت تاثیر ساختار و فرهنگ آن سازمان و مخاطبین آن است . فعالیت در یک محیط تجاری کاربرد خود را دارد و طیف خاصی از مهارتها در آن کارایی دارد .
یک سازمان خیریه ، یک سازمان خدماتی، تولیدی هر یک روابط عمومی خاص خود را می طلبد و نمی توان کارکردهای آن را با یکدیگر مقایسه کرد.
استفاده از فعالیتهای برنامه ریزی شده روابط عمومی موجب پویایی و نشاط سازمانی شده و انگیزه های فردی و جمعی و همکاری و همدلی سیستم را افزایش می دهد.
اشاره کنیم که جوانان امروز آرزو دارند در ابتدای راه بیشترین مطالب را که دارای معنی و مفهوم کاربردی باشد آموزش دیده و فرا گیرند و آن را به صورت واقعی و شفاف درک کنند و در مسیر اصولی و صحیح حرکت نمایند .
ما می توانیم با ارتباط بهتر بین پیشکسوتان و جوانان ، کسانیکه این راه را طی کرده اند ، بستری فراهم کنیم تا تجربه قدیمیها در کنار توان و قدرت جوانان قرار گیرد. ایجاد بستر مناسب و ارتباط بین نسل قدیم و جدید موجب نشاط و پویایی در هر سازمانی خواهد شد و این هنر روابط عمومی است . زمانیکه قدیمیها بدون توجه کنار می روند هیچ انگیزه ای برای انتقال تجربه خود ندارند و جوانان که نمی دانند از کجا باید حرکت را ادامه داده یا آغاز کنند ، بار دیگر به نقطه صفر بازگشته و زمان را از دست می دهند . این خلا موجب می شود همیشه نوعی تاخیر و عقب ماندگی را نسبت به سایر جوامع شاهد باشیم.
هنر مردمداری ، تخصص روابط عمومی علم پیچیده ای است که باید از متخصص آن بهره گرفت و گرنه معماری که آجری را کج بنا نهد تا ثریا کج خواهد رفت .
بقول مولانا : حاصل عمرم سه سخن بیش نیست خام بودم پخته شدم سوختم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا نظرات خود را درج کنید